یک روز بردیا و آرشین - ابشار تهران...
اینجا ابشار تهران بود که روز دوشنبه با ارشین و بابا و مامانش رفته بودیم
کلی خوش گذشت...
صبحونه رو خونه ارشین جون خوردیم..مامانش زحمتش رو کشیده بود..
ارشین کلی با بردیا بازی کرد...
اخه آرشین و بردیا همدیگه رو خیلی دوست دارن
ارشینم که هوای بردیا رو همیشه داره
بعدش رفتیم نهار رو توی پارک ابشار که غرب تهرانه بخوریم
اینجا بردیا خیلی خوشحاله که اومدیم بیرون
آرشین و مامان مهربونش که یکی از دوستای خیلی خوب منه
تازه اگه خدا بخواد قراره عید با هم بریم سفر...ایشالا...
بردیا در حال غر زدن..
که بلند شو راه برو
اینم بابایی و بابای ارشین جون
که البته بابای ارشین زحمت کباب رو کشید
دستتون درد نکنه...
اینم عکسای بعد از صبحونه که خونه ارشین انداختیم
اینم سوغاتی هایی که ارشین و مامانش زحمت کشیدن از مشهد برامون اوردن....
دستتون درد نکنه...
بردیا که عاشق ماشینش شده
زیارت قبول...وممنون
همیشه ما رو شرمنده میکنین