بردیا بردیا ، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

بردیا جون

نظرات (31)

مامان اهورا
2 مهر 92 11:55
مادر!!!!!!!!!!!!! به نظرت ما بیشتریم مادریم یا مادرامون یا مادراشون؟؟!!!
ارشین
2 مهر 92 13:14
تا هستن قدرشون رو بدونیم نگذاریم خدای ناکرده فرصت ها از دست بره...... حاضرم از عمرم کم بشه و به پدر و مادرم داده بشه چون تحمل خدای ناکرده نبودشون رو ندارم....... خدایا همه پدر و مادرها رو در پناه خودت حفظ کن....
صبا خاله ی آیسا
2 مهر 92 15:44
وبلاگ زیبایی دارید چ پسره ناناسی خدا نگه داره ممنون ک به وب ایسا جون سرزدید
فاطمه
3 مهر 92 10:00
سلام قیمتام تغییر کرد یه سربهم بزنید
نسیم
3 مهر 92 11:03
سلام ممنون از یادآوریتان با ارزشمندترین و بهترین تکیه گاه زندگی هر فرد
مامانه پارسا
3 مهر 92 15:17
معصومه
3 مهر 92 18:21
مرسی از براز لطفت عزیزم منم تو و پسر گلت رو دوست دارم هستم بابا شما نیستی؟چه خبر از خودتون؟راستی به اون وبلاگم نمیای؟
sanias
4 مهر 92 0:58
سلام مامان بردیا. مرسی از محبت شما که ب من سر زدین و مرسی از دعوت دوباره تون.. درسته باید قدر بزرگترامونو بدونیم..من که نمیتونم ی لحظه به نبودشون فکر کنم.. ماشالا هزار ماشالا به گل پسرت که انقد دوس داشتنیه..ی ماچ گنده ش بکن تازه تصمیم دارم دخترمو بهش بدم..
فاطیما
4 مهر 92 9:45
واقعا درسته ماباید قدرمامان و بابامونو بدونیم
معصومه
4 مهر 92 11:02
عزیزم قربونت برم ممنونم که به وبلاگم سر میزنی هستی بیای چت؟
عاطفه
4 مهر 92 11:45
سلام مامان بردیا..مرسی که بهم سر زدی...ماشاالله چه پسمل تپل مپلی داری..خدا حفظش کنه
خاله فریبا
4 مهر 92 15:05
خیلی زیبا و دلنشین بود مرسی
صبا خاله ی آیسا
4 مهر 92 17:04
عزیزم حتما شما لینک شدید دوستی باشما باعث افتخاره دوسته گلم
مامان اراد
5 مهر 92 0:00
عزیزم با جمله هات کلی گریه کردم.مادر مادر مادر چقدر به شونه هات احتیاج دارم
حدیث مامان پرهام
5 مهر 92 10:43
چه پست قشنکی مامانی ...........تاثیر برانگیزبود دوستم...........ممنون که به ما سرزدی دوست خوبم....به زودی میام.....من فرهنگی هستم و از اول مهر که مرخصی زایمانم تموم شد میرم مدرسه....قبلش هم وروجکم مریض شده بود و در عین حال خونه تکونی هم میکردم....اینه که چند وقته اصلا فرصت نکردم بیام مطلب بذارم....بردیا خوشگلمو ببوس.......بازم ممنون
عاطفه
5 مهر 92 13:03
با اجازه لینکت کردم عزیزم
مامان بردیا
5 مهر 92 13:32
لذت بردم
مامان آوش
6 مهر 92 10:12
تا وقتی پدرم رو از دست نداده بودم به این اندازه قدر مادرم رو نمی دونستم . لطفا" قدر پدر و مادراتون رو بدونید .
ارشین
6 مهر 92 12:25
با لمس عشق و محبت می توان شیطان را از قلبها بیرون راند . ( تنسی ویلیامز )
مامان اهورا
6 مهر 92 12:44
یه عالمه بوس واسه بردیا ملوس
معصومه
6 مهر 92 17:31
خواهر گلم ممنونم که تنهام نمیذاری
Arezoo
6 مهر 92 18:17
سلام خووووووووفی؟؟؟ مامان بردیا ممنون از این پست قشنگت بردیا جیگر شطوره ؟؟؟؟ فداش شم که اولین پاییزش منم کنارش هستم یعنی به یادش هستم یه بووووووس برای نفس خودم اما زحمتش با شما
مهدی طالبی
6 مهر 92 23:03
سلام و رحمت الله قالب جدید وبلاگ مبارک شهریار که نتونستید بیایید پس اصفهان تشریف بیارید قدمتون به روی چشم التماس دعای فراوان
معصومه
7 مهر 92 10:11
عزیزم بیا از خودت خبری به من بده نگرانتم
مرجان مامان آران
7 مهر 92 13:26
مرسی که پیشمون اومدین من لینکتون کردم بردیا جونو ببوسسسسس
معصومه
7 مهر 92 17:13
به وبلاگ آشپزی دوباره سر بزن کولاک کردم
مامی شایان(زهرا)
7 مهر 92 21:00
قالب جدید مبارک
پگاه مامان آرتین
8 مهر 92 8:28
تشکرویژه ازشما دوست خوبم بابت جملات زیبایی که جمع آوری می کنی.من دلم برای پسرگلی تنگ شده وعکس می خوام. عزیزم خصوصیو چک کن
معصومه
8 مهر 92 16:15
ما عکس میخواییم یالله زوده زوده دلمون برای پسر گل تنگیده منتظریما
مینا
30 مهر 92 17:20
من حاضرم همه زندگیمو بدم ولی یه بار دیگه فقط یه لحظه مامانم رو ببینمو بهش بگم حلالم کن تا یه نفس راحت بکشم
♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
7 آبان 92 0:05
سلام عزیزم خوبید نازنین غیبتتون طولانی شده هااااااااااااااااا نگران شدیم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بردیا جون می باشد