بردیا بردیا ، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

بردیا جون

شیرین کاری های بردیا جون

بردیا این روزا حسابی بلا شده بهش میگم بردیا بگو مرسی"میگه ممون(ممنون) هر کلمه ای رو بگی تکرار میکنه البته فقط وقتی خودش بخواد چند روز پیش هم گفتم تیکه تیکه بخور "دایما تکرار میکرد تیکه تیکه.... شلوارش رو از پاش در میاره-لباسهایی که زیپ دارن رو باز میکنه و لباس رو در میاره وقتی میریم پیاده روی خودش میره داخل کوچه مون و میره دم در خونه...کاملا خونه رو میشناسه مدل ماشینمون رو هم میدونه- وقتی میریم بازار توی خیابون هر ماشینی مثل ماشین ما ببینه گریه میکنه بریم سوار شیم دست و پا و اندام ها رو بلده و نشون میده دست-پا-گوش-لب-ابه-زهرا-عمه-دادا-بابا-مامان-مو-دنان(دندان)...
21 آبان 1393

شیرین کاریهای بردیا...

چند روز پیش داشتیم قبض گاز رو با دستگاه کارت خوان پرداخت میکردیم بردیا هم نگاه میکرد دیروز رفته سر وقت اتاق باباش و یه کارت ویزیت و یه برگه از اونجا اورده بود داشت توی کارت خوان کارت رو میکشید.... اینم از گل پسر باهوش مامان *********** لباساش که کثیف میشه میره میندازه توی سطل اشغال.... ما هم هر روز سطل رو باید چک کنیم ***********   ...
2 شهريور 1393

عکسهای جامانده از16ماهگی گل پسرم

اینجا بستنی مامانم گرفته و میگه خودم بهت بدم بخوری اینجابا بابا رفته بود ارایشگاه و موهاش رو کوتاه کرده بود دومین کوتاهی موی بردیا در تاریخ17مردادماه هر وقت اذان میگن بردیا هم میره اون بالا واذان میگه اینجا بسکوییت مادر میخواد اینجا هم هر وقت چشم ما رو دور میبینه از اینجور جاها بالا میره فکر کنم اخرش صخره نورد میشه ...
21 مرداد 1393

بردیا در قاب تصویر...وشیطنت هایش....

بردیا این روزا حسابی شیطون شده تا سرت رو بر میگردونی روی چیزی رفته روی دراور-میزو.... وقتی میریم بیرون نمیزاره کسی دستش رو بگیره و میخواد خودش به تنهایی راه بره و بدوه علاقه خیلی زیادی به بیرون رفتن داره بچه ها رو که میبینه کلی ذوق میکنه و میره باهاشون بازی کنه وقتی لباساش رو میشورم و میخوام اویزون کنم میاد و دونه دونه بهم میده تا پهن کنم بعد هم که تموم شد جای لباسا رو میبره میزاره سرجاش خودش به تنهایی خیلی کارا رو انجام میده... مثلا بستنی رو خودش میخوره برای بیرون رفتن خودش میره لباسش روانتخاب میکنه و میاره وقتی گوشیم یه اس ام اس براش میاد میر...
13 مرداد 1393

شیرین کاریهای بردیا...

یه روز داشتم چایی میخوردم و در همون حین هم عکسایی که با دوربین گرفته بودم رو نگاه میکردم بردیا هم اومد که دوربین رو ازم بگیره و باهاش بازی کنه منم که چاییم رو تموم کرده بودم فنجون رو دادم بهش و گفتم دوربین نه....این رو بگیر بردیا هم فنجون رو با دست پس زد و در حالی که بند دوربین رو میکشید گفت نه بووووف ودوربین رو ازم گرفت منم کلی به این حرکتش خندیدم.... اینم پسر بلای ما... ادامه مطلب رو ببینید بردیا در حال اذان گفتن اولین راه رفتن بردیا با دمپایی بالا رفتن بردیا از مبل بردیا و ابنبات خوردن ...
16 تير 1393

شیطنت های بردیای من

هر کلمه ای که دیگران میگن منم مثل طوطی اداش میکنم البته هر وقت دوست داشته باشم با پا توپ رو میندازم واسه مامان توپ بازی با دست رو هم که کلا حرفه ای شدم هر چی درش باز باشه رو میبندم مثل در بطری-قندون-قابلمه و... این کار رو خیلی دوست دارم باتریهای توی اسباب بازیام رو در میارم بعد باتریا رو میندازم زیر مبل یا میز... هر چی گم میشه مامان میتونه اونجا پیداش کنه اخه مخفی گاه خوبیه...مخصوصا واسه موبایلا.. وقتی چیزی رو ازم میگیرن الکی گریه میکنم قیافه ام رو اینجوری میکنم عاشق بوس کردنم کلی بابا و مامان رو میبوسم مخصوصا وقتایی که خیلی مامان رو کلافه میکنم از دلش در میارم میب...
22 خرداد 1393

بردیا وچیدن حلقه ها و...

بردیا یاد گرفته که حلقه ها رو در بیاره و بچینه بدون کمک.... البته به ترتیب نیست.... بعد حلقه ها رو توی ماشینش میریزه و با ماشینش اونها رو حمل میکنه و این جور خودش رو سرگرم میکنه ....   اینجا حلقه ها رو میچینه بعد روی ماشینش میزاره اینم یکی دیگه از شیطنت های بردیا بردیا در حال دراوردن شلوارش   ...
15 ارديبهشت 1393

بردیا وشیرین کاریهایش...

کلمه هایی که بردیا یاد گرفته...و معناشون رو هم میدونه... بابا - ماما - لالا (وقتی کسی میخواد بخوابه یا عروسکاش رو میخوابونه) به به - نه - جیز (چیز خطرناک)- ال (وقتی کسی رو صدا میکنه) ما (من) وقتی اذان پخش میشه باهاش میخونه و میگه: الله و اکب وقتی اهنگی میشنوه دست میزنه و خودشم میخونه   غذا خوردن بردیا...به تنهایی پسرم سوت میکشه و فلوت میزنه وفوت کردن رو یاد گرفته چند دقیقه به تنهایی بلند میشه و لی هنوز کاملا راه نیفتاده اینجا هم خودش میخواد از پله اشپزخونه بیاد پایین اولین مسواک بردیا البته بعد از مسواک انگشتی...
30 فروردين 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بردیا جون می باشد