بردیا در 2ماهگی
اینجا هم مثل فرشته ها خوابیدم
بازی کردن با دستام و خوردن اونا
با خنده و صدا در اوردن با دیگران بازی میکنم
دستام رو به طرف بالا بلند می کنم یعنی منو بغل کنید
با مامان و بابام دالی بازی میکنم
پتو رو رو سرم میکشن و من با پاهام اونو کنار میزنم
وقتی گریه میکنم
کلمه "ما"رو میگم یعنی مامان
توی این ماه واکسن داشتم فلج اطفال/هپاتیت/سه گانه(دیفتری" کزاز"سیاه سرفه)
خدا رو شکر تب نکردم
مامان همش بهم استامینوفن می داد تلخ و بد مزه بود
وزنم5/400وقدم 57/5cmشده بود
قبل از حموم بدنم رو با روغن ماساژ میدن خیلی دوست دارم
حموم کردن رو خیلی دوست دارم
اینم کیک روزمادر............
که من و بابا با هم برای ماما گرفتیم.......
مادر عزیزم روزت مبارک.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی