بردیا بردیا ، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

بردیا جون

بردیا در هایپر استار

سه شنبه عصر رفتیم هایپر استار برای خرید... بردیا خودش نوع سرلاکش  رو انتخاب کرد لپ تاپ ها رو که دید ذوق کرد و میخواست از توی سبد بره بیرون و با اونا بازی کنه  از وقتی توی سبد نشسته بود همش در حال حرف زدن با ما و ادمای اطراف بود اونم با صدای بلند همون جا هم شام خوردیم و برگشتیم خونه ...
25 ارديبهشت 1393

14ماهگیت مبارک عشقم

زیباترین فرشته زمینی من 14ماهگیت مبارک...... 2بهار...یک تابستان"یک پاییز و 2زمستان را پشت سر گذاشتی... زیباترین لحظه های زندگیم را با تو سپری کردم.... خنده هایت امید بخش زندگیم ....و وجودت معنای زندگیم است..... عاشقانه میپرستمت و دوست دارمت   ...
20 ارديبهشت 1393

بردیا وچیدن حلقه ها و...

بردیا یاد گرفته که حلقه ها رو در بیاره و بچینه بدون کمک.... البته به ترتیب نیست.... بعد حلقه ها رو توی ماشینش میریزه و با ماشینش اونها رو حمل میکنه و این جور خودش رو سرگرم میکنه ....   اینجا حلقه ها رو میچینه بعد روی ماشینش میزاره اینم یکی دیگه از شیطنت های بردیا بردیا در حال دراوردن شلوارش   ...
15 ارديبهشت 1393

اولین نمایشگاه کتاب بردیا-اولین قرار وبلاگی

روز جمعه12اردیبهشت با بابایی رفتیم نمایشگاه کتاب- ماشین رو توی پارکینگ مترو صادقیه پارک کردیم و با مترو رفتیم مصلی... اونجا با 2تا از دوستان وبلاگی قرار داشتیم بابا رفت نمایشگاه رو ببینه و ما با دوستانمون چند تا از غرفه ها رو گشتیم عالمه مامان بردیا جون و لی لی مامان اوا جون...کلی خوش گذشت.. از دیدنشون خیلی خوشحال شدم     بردیا توی مترو کلی ذوق کرده بود و همش اطرافش رو با دقت نگاه میکرد اولین باری که سوار شده بود 3ماهه بود مامان و بردیا در نمایشگاه کتاب بابا و بردیا ...
14 ارديبهشت 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بردیا جون می باشد